اهمیت پیرزاده به جهت گزارشهایی است که از سفرهایش به کشورهای اسلامی و اروپایی در عهد ناصرالدین شاه قاجار ــ اواخر سدة سیزدهم و اوایل سدة چهاردهم ــ فراهم آورده است . وی نخستین سفر خود را در 1275 آغاز کرد که تا 1285 به طول انجامید. در این سفر از طریق استانبول به سیر و سیاحت در فرانسه ، انگلیس ، اتریش و سایر کشورهای اروپایی پرداخت . پیرزاده در استانبول با میرزا صفا آشنا شد. دانسته های ما دربارة این سفر براساس گزارشهای پراکنده ای است که در شرح سفر دوم نگاشته است ( رجوع کنید به پیرزاده نائینی ، ص 51، 98، 145، 262، 290ـ291، مقدمة افشار، ص بیست وچهار). وی پس از بازگشت به ایران نزد میرزا حسین سپهسالار تقرب یافت و از مشوقان اصلی سپهسالار در بنای مدرسه و مسجد سپهسالار بود (معصوم علیشاه ، ج 3، ص 744؛ پیرزادة نائینی ، مقدمة افشار، ص چهارده ).
بعداز وفات میرزا صفا، ناصرالدین شاه (حک :1264ـ1313) به درخواست سپهسالار، مزار میرزا صفا را به نام «صفائیه » در شهر ری ، به ملکیت پیرزاده درآورد و او باغ صفائیه را در این مکان ایجاد کرد و در همانجا ساکن شد (معصوم علیشاه ، ج 3، ص 744؛ پیرزادة نائینی ، مقدمة افشار، همانجا).
پیرزاده سفر دوم خود را به خواهش احمدخان مؤیدالمُلک ، وزیر مختار استانبول (متوفی 1302 ش )، و در معیت او در 1303 آغاز کرد. در این سفر که در دو مرحلة داخلی و خارجی صورت گرفت ، او ابتدا به برخی از شهرهای ایران و سپس بسیاری از شهرهای هند و ممالک عثمانی ، مصر و اروپا سفر کرد (پیرزادة نائینی ، ص 1 به بعد). در این سفر با بسیاری از بزرگان آن عصر از جمله میرزا محمدباقر بواناتی * ، میرزا حبیب اصفهانی (متوفی 1311)، شیخ محمد عبده * (متوفی 1323 ش ) و ادوارد براون * ملاقات کرد. ملاقات او با ادوارد براون ، خاورشناس انگلیسی ، آغاز دوستی و ارادت براون و برخی مکاتبات میان آنان شد. پیرزاده به براون لقب «مظهر علی » داد، و براون نیز در نامه های خود او را «راهنمای طریقت »، «پیر سالکان طریقت » و «مخزن الاسرار حقیقت » می خواند (افشار، ص 176؛ برای اطلاع از نامه های براون رجوع کنید به براون ، مقدمة حکمت ، ص ز، کد؛ پیرزادة نائینی ، مقدمة افشار، ص بیست وچهار، چهل وهفت ). او سرانجام در 24 ذیحجة 1321 در تهران درگذشت و در باغ صفائیه ، جنب مزار میرزا صفا به خاک سپرده شد (بلاغی ، 1369 ب ، ج 1، ص 192؛ پیرزادة نائینی ، مقدمة افشار، ص چهارده ).
پیرزاده خطی خوش داشت و شعر می سرود و به جهت حُسن سلوک مورد توجه ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه و بسیاری از دولتمردان و همچنین برخی از عالمان آن روزگار از جمله میرزا ابوالحسن جلوه (متوفی 1314) بود (بلاغی ، 1369 ب ، همانجا؛ معصوم علیشاه ، ج 3، ص 744ـ 745؛ پیرزادة نائینی ، مقدمة افشار، ص ده ، بیست ).
از پیرزاده سفرنامه ای با نثر ساده و مُرسَل برجای مانده که شرح سفر دوم اوست و نسخه ای از آن به شمارة 695 در کتابخانة مجلس موجود است (اعتصامی ، ج 2، ص 442). ظاهراً نسخه ای نیز به خط خود پیرزاده در اختیار خانوادة او بوده که مفقود شده است (پیرزادة نائینی ، مقدمة فرمانفرمائیان ، ص 3). این سفرنامه به کوشش حافظ فرمانفرمائیان نخست در 1342 و 1343 ش در دو جلد و سپس همراه با مقدمة ایرج افشار در یک جلد در 1360 ش منتشر شد. اشعار پراکنده ای نیز از او در طرائق الحقایق (ج 3، ص 745ـ746) درج شده است .
هر روز با یک مطلب به روزیم...
مکالمه ی شیطان با خدا در ماه رمضان...(مطلب شماره19)
منتظر شما و نظرات زیباتون
اللهم عجل لولیک الفرج
برای ظهور آقا صلوات
التماس دعا
یا علی مدد
................................
گروه فرهنگی منتظران ظهور