
ما را از نظرات زیباتون بی نصیب نکنید
1- امامی :میرزا حسین آقا . (تولد ۱۲۹۵ شمسی ، وفات ۱۳۵۱ شمسی )
۲-بقائی نائینی :میرزا باقر خان ادیب (تولد؟ وفات ۱۳۰۲ )
۳-بقائی نائینی :جلال ( تولد ۱۲۸۸ شمسی ، وفات ۱۳۷۶ شمسی)
۴- بقائی :میرزا محمد خان (غوغا) (تولد ۱۲۶۰ شمسی ،وفات ؟)
۵- بلاغی : سید حسن (مجتهد نائینی ) (تولد ؟ وفات ۱۳۱۲ شمسی )
۶- بلاغی : عبد الحجت (تولد ۱۲۸۰ شمسی )
۷- بلاغی : صدرالدین( تولد ۱۲۹۰ قمری ، وفات ؟)
۸- پیرزاده : حاج محمد علی (تولد ۱۲۵۱ قمری ، وفات ۱۳۲۱ قمری )
۹- پیرنیا :ابوالحسن خان (معاضد السلطنه ) ( تولد ؟ ، وفات ۱۳۱۸ شمسی)
۱۰- حسن پیرنیا :مشیرالدوله دوم (تولد ۱۲۶۱ هجری ،۱۲۵۲ شمسی – وفات ۱۳۵۴ هجری ، ۱۳۱۴ شمسی)
۱۱- پیرنیا : دکتر محمد کریم (تولد ۱۳۰۱ شمسی ، وفات ۱۳۷۶ شمسی )
۱۲- پیرنیا : میرزا نصرالله خان مشیرالدوله (تولد ؟، وفات ۱۳۲۵ قمری )
۱۳- جامع نائینی : محمد نقی ( محیط ) ( تولد ۱۳۰۰ شمسی ، وفات ؟ )
۱۴- جلالی نائینی :دکتر سید محمد رضا (تولد ۱۲۹۷ شمسی )
۱۵- جلوه :حکیم میرزا ابو الحسن ( تولد ۱۲۳۸ هجری قمری ۱۳۱۴ قمری )
۱۶-حاج عبد الوهاب نائینی: (جد خاندان پیرنیا ) (تولد ۱۱۱۸ قمری )
۱۷- حاج محمد حسن کوزه کنانی: ( جد خاندان پیرزاده ) (تولد ۱۱۵۲ قمری ، وفات ۱۲۵۰ قمری )
۱۸ حاج ملا محمد حسن (مرتاض): (تولد ۱۲۷۵قمری ، وفات ۱۳۵۴ قمری )
۱۹- طبا طبائی نائینی حاج میرزا محمد سعید: ( تولد ۱۲۹۳ هجری ۱۲۵۵ شمسی ، وفات ۱۳۷۸ هجری ، ۱۳۳۷ مری )
۲۰- حاج میرزا محمد حسین نائینی غروی :(آمیرزای نائینی ) ( تولد۱۲۷۷ قمری نائین ، وفات ۱۲۵۵ قمری نجف اشرف )
۲۱- رحیمی نائینی : دکتر مصطفی (تولد ۱۳۰۴ شمسی )
۲۲- سالک :حاج محمد رضا
۲۳- صفاء السلطنه نائینی (علیخان ):(تولد ۱۲۴۶ هجری قمری ، وفات ۱۳۱۸ هجری قمری )
۲۴-صفاء السلطنه دوم ( عباس خان): ( وفات ۱۳۵۸تولد، ۱۲۸۲ قمری قمری )
۲۵- طبا طبا ئی نائینی : میرزا رضا خان ( تولد ۱۲۹۰ هجری ، وفات ۱۳۵۰ هجری ،۱۳۱۰ شمسی )
۲۶- طرب نائینی
۲۷- عالم نائینی حاج میرزا محمد محیط (تولد ۱۲۷۸ قمری، وفات ۱۳۳۳ قمری)
۲۸- عامری نائینی : علی محمد ( تولد ۱۲۸۰ شمسی ، وفات ۱۳۵۷ شمسی )
۲۹ – دکتر حسین فاطمی
۳۰- ملا حسن نائینی: ( آرندی ) (وفات ۱۲۷۰ هجری)
۳۱- ملا محمد حسن (مرتاض ): (تولد ۱۲۷۵ هجری، وفات ۱۳۵۴ هجری)
۳۲- محمد علی مصاحبی: ( عبرت نائینی) تولد ۱۲۵۸ هجری
۳۳- میرزا ابوالقاسم نائینی: ( سلطان الحکماء) (تولد ۱۲۴۵ هجری قمری ، وفات ۱۳۲۲ هجری قمری )
۳۴- میرزا رفیع الدین طبا طبا ئی (میرزا رفعیا )
۳۵- نوری نائینی: ( دکتر محمد سعید ) تولد ۱۳۲۱ شمسی خوشنویسان نائین
یکی از چهرههای درخشان هنر خطاطی است که در زمره چند تن معدود زنان خوشنویس آغاز دوره فتحعلیشاه و سرآمد داستان خط نسخ میباشد. نامبرده در این قلم مهارتی بسزا داشت و مخصوصاً آن را با قلم خفی خوش مینگاشت از آنجائی که خوشنویسی در آن روزگار بازار و خریدار داشت یک نسخه قرآن به نام ناصرالدین شاه کتابت و بدو اهدا کرده که از بهترین خطوط نسخ و آثار هنری این قرن محسوب و دارای لطف خاصی است که از دیدن آن شخص را به اعجاب و شگفتی وادار میکند. در مزایای خطش مبالغه نیست گفته شود روح را قوت و الحق مفاد علیکم به حسنالخط درباره وی تمام میباشد. تا سال ۱۳۰۲ زندگی میکرده و تاریخ وفات او معلوم نگردید.
دکتر سیدمحمدسعید نوری نائینی کاندید جمهوری اسلامی ایران برای احراز پست
مدیر کلی سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) در سال ۱۳۲۴ در نائین
به دنیا آمد. وی پس از اخذ مدرک فوقلیسانس اقتصاد کشاورزی از دانشگاه
تهران عازم ادامه تحصیل در مقطع دکتری در رشتهٔ توسعهٔ اقتصاد بینالملل در
دانشگاه کرنل آمریکا شد. پس از بازگشت در سمتهای مختلف علمی و مدیریتی در
دانشگاه تهران، سازمان برنامه و بودجه و دانشگاه شهید بهشتی به کشور خدمت
نمود. آقای دکتر نوری نائینی در طی سالهای ۷۳-۱۳۶۹ معاون دانشگاه شهید
بهشتی نیز بود و در سال تحصیلی ۷۱-۱۳۷۰ به عنوان اولین استاد نمونه کشوری
در رشتهٔ اقتصاد برگزیده شد. وی در سال ۱۳۷۳ به عنوان سفیر و نمایندهٔ دائم
جمهوری اسلامی نزد سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) عازم رم
(ایتالیا) گردید و قریب ۱۱ سال در این سمت خدمت کرد.
در مدت حضور ایشان در سمت فوق به دلیل دارا بودن دانش و توانایی منحصر به
فرد عهدهدار ریاست نهادها، اجلاسها و نشستهای متعددی در این سازمان و دو
سازمان بینالمللی دیگر مستقر در رم یعنی صندوق بینالمللی توسعهٔ
کشاورزی (IFAD) و برنامهٔ جهانی غذا (WFP) شد. از جمله مهمترین این موارد
میتوان به ریاست کمیته جهانی امنیت غذایی طی سالهای ۲۰۰۰-۱۹۹۸، ریاست
گروه بینالدول غلات و گوشت طی سالهای ۰۳-۲۰۰۱، ریاست کمیسیونهای ۱ و ۲
کنفرانس وزیران فائو و نایب رئیس شورای فائو به ترتیب در سالهای ۱۹۹۷ و
۲۰۰۳، نایب رئیس کنفرانس وزیران فائو در سال ۱۹۹۹، ریاست گروههای
خاورنزدیک و ۷۷ به ترتیب در سالهای ۱۹۹۸ و ۲۰۰۲ و دهها مسئولیت دیگر در
سازمان فائو اشاره نمود. همچنین ایشان طی سالهای ۰۴-۲۰۰۳ هدایت و ریاست
یکی از مهمترین مذاکرات انجام شده در تاریخ فائو یعنی مذاکرات گروه
بینالدول برای تدوین دستورالعملهای داوطلبانه حق دسترسی به غذای کافی را
برعهده داشت.
علاوه بر مسئولیتهای متعدد آقای دکتر نوری نائینی در سازمان خواربار و
کشاورزی ملل متحد (فائو) در سالهای ۱۹۹۹ و ۲۰۰۰ به ترتیب نایب رئیس و
ریاست هیئت اجرایی (Executive Board) برنامهٔ جهانی غذا را برعهده گرفت و
به دلیل خدمات شایستهای که طی یک دهه مسئولیت در کسوت سفیر و نمایندهٔ
دائم ایران نزد سازمانهای بینالمللی در رم برای این سازمان و جامعهٔ
جهانی ارائه دادند از سوی آن سازمان مفتخر به دریافت عنوان "دوست ویژهٔ
برنامهٔ جهانی غذا" شد.
اشعار و شرح حال مصاحب در تذکرۀ آتشکده آمده است.
پدرش میرزا عبدالخالق (1242ق- 1308ق) در قریۀ محمدیه از توابع نائین به
دنیا آمده و در سال 1256ق به همراه خانوادهاش به اصفهان رفته است. وی
سالها در سایۀ تربیت جد مادری عبرت، ملا میرزا محمد (متولد 1278) و شوهر
عمۀ عبرت، میر سید محمد شهشهانی (متولد 1288ق) به سر میبرده، که مجتهدی
بزرگ بوده و مقلدان فراوانی داشته است، تا اینکه در اوان چهل سالگی، در
1280ق، با دختر ملا میرزا محمد ازدواج میکند و پنج سال بعد، در رمضان سال
1285ق، عبرت نائینی دیده به جهان میگشاید.
عبرت از ابتدای کودکی تحت تربیت پدر و عمهاش (همسر شهشانی) قرار میگیرد
و در پنج سالگی از عمهاش درس فارسی میآموزد. پس از آن، در خدمت شیخ مهدی
داعی، صرف و نحو عربی را تکمیل کرده و چند سال بعد معانی، بیان، بدیع،
منطق و مبادی فلسفه را از آخوند علامه ملا محمد کاشی یاد گرفته است و در
اوان جوانی از میرزا محمدعلی نائینی تحریر خط نسخ را به خوبی فرا میگیرد.
امّا ناگهان در بیست و سه سالگی پدرش را از دست داده، دچار تحوّل روحی
میشود. در پی آن قدم به سفرهای هفده سالۀ خود به مناطق مختلف ایران
میگذارد و به قول خودش به خدمت بسیاری از بزرگان رسیده و از هر کدام به
قدر استعداد و قابلیت بهرهمند شده و استفاضه و استفاده کرده است. سپس در 1320ق یا 1323ق به اصفهان میگردد و دختر پسر عمهاش سید مهدی طباطبایی، حبیبه بیگم (متولد1352ق) را به ازدواج خود درمیآوردو در 1322ق برای همیشه به تهران میآید. چند سال بعد، در 1339ق، به همراه همسر و پسرش حسن و دخترش ربابه برای زیارت امام رضا(ع) به مشهد سفر میکند. در راه قبر بایزید بسطامی را زیارت میکند و در 1340ق به تهران باز میگردد.
تا پایان عمر هرگز مدح کسی را نمیگوید و به دور از مشاغل دولتی از طریق کتابت و نسخهپردازی گذران زندگی کرده، گاهگاهی نیز طبع شعر خود را میآزماید و آثار خود را به رشتۀ تحریر در میآورد.به قول یکی از معاصران او، محمد اسحاق، در زمینۀ خط آنچنان به شهرت میرسد که بیشتر دواوین ادبا و نسخ منحصر به فرد را برای خواهندگان مینویسد و بیش از هشتصد هزار بیت کتابت میکند. در آن زمان کمتر کتابخانهای در تهران بود که دیوانی به خط عبرت در آن نباشد ولی با وجود این همیشه دچار قلّت بضاعت و عدم استطاعت مالی بود این موضوع او را بسیار آزار میداد. عبرت در اواخر عمر با تنها پسرش حسن متخلص به حیرت تهرانی در کلبهای محقّر که مجاور هدایت در خیابان اسلامبول بود، با دستمزد کتابت به همراه پسرش، زندگی میکرد تا سرانجام در هفتاد و شش سالگی، در تاریخ 1364ق مصادف با نوزدهم دیماه 1321ش دیده از جهان فرو میبندد و او را در ابن بابویه، در سمت غربی امامزاده عبدالله نزدیک مزار استاد وحید دستگردی، نظامی شناس بزرگ، به خاک میسپارند.
عبرت
پنج فرزند داشت که به جز پسرش حسن، و دخترش ربابه سه تای دیگر در کودکی از
دنیا رفتند و داماد او نیز شخصی بهنام محمود رحیمی مازندرانی بوده است.
عبرت از آغاز تأسیس عضو انجمن ادبی ایران بود، که به همت جمعی از فضلای کشور، در دارالفنون و سپس در منزل مرحوم افسر و نیز در انجمن ادبی حکیم نظامی- هفتهای یکبار در سرای وحید دستگردی - تشکیل میشد. وی تا پایان عمر همواره در آن دو انجمن حضور مییافت.
کسانی که به مشهد مقدس مشرف شده اند داخل مسجد گوهرشاد و جنب منبر بسیار زیبایی که به سبک و سیاق منبر مسجد جامع نایین که سازنده هر دو منبر شاه محمود کرمانی ساخته شده است، لوحی فلزی مشاهده خواهند کرد که وقف نامه حاج سید سعید طباطبایی نایینی میباشد.
سالیان قبل به گفته سالخوردگان، اصل وقف نامه خطی در همین مکان کنار منبر موجود بوده که اکنون در کتابخانه آستان قدس رضوی نگهداری میشود. در پیشرفت فکری و روشن بینی رجال نایین همین نکته کافی است که نه تنها امور سیاسی و علمی کشور به دست این فرزانگان اداره میشده بلکه تأسیس مراکز آموزشی نیز از دست آوردهای حیات رجال نایین می باشد.مرحوم طباطبایی در قسمتی از نظام نامه تاسیس مدرسه گلبهار که از دستاورد های علمی و حیاتی ایشان میباشد ، به طرح دیدگاههای بسیار ارزشمندی میپردازد که برای نشان دادن اوج اهمیت آن قسمتی از آن عینا درج می شود.
« اجتماعات بشر برای پایداری و برقراری ناگزیر از روحی است که بدون آن زیست ننماید و بر فرض بقا چون جسد بیروحی باشد که حرارت دهر بلکه تبدیلات عناصر آنها را نیست و نابود سازد ملتی که به فلسفه اجتماعات پی نبرده و معارفش ارتقا نیافته درختی را ماند بی ریشه که خفیفترین نسیمی آن را از زمین بر کند و شاخههایش را به اطراف پراکنده سازد. مدنیت هر قوم متفرع بر اخلاق افراد است تا زمانی که صفات رذیله و عادات ناپسندیده در افراد ملت نفوذ ننموده و در قلوب ایشان جایگیر نگشته باشد قومیت آنها محفوظ و مستحکم ماند ولی به محض آنکه خصلتهای نیکوی آن مدینه به در رود و اهالی آن را وداع گوید طوفان های نفاق و شقاق از افق ذلت آن ملت وزیدن کند آشیانها خراب و آبادیها را ویران کند چندی نگذرد که از آن ملت نام و نشان باقی نماند بلی یگانه حافظ مدنیت و ملیت هر قوم معارف ایشان است که می تواند استقلال ملل مختلفه را در سایه رأیت خود نگهداری کند و با وجود اختلاف عادات و رسوم و مناسبات آنها را نگاهبان باشد . پس بزرگترین خدمت به عالم بشریت ، تمدن و وطن خدمت در راه معارف است که بدین وسیله می توان راه مقصود را به دست آورد.»
مرحوم طباطبایی با این شیوه و طرز تفکر اقدام به تأسیس مدرسه گلبهار در اصفهان نمود و در سال 1291 شمسی به مدیریت مرحوم حاج سید ضیاء الدین جناب تأسیس چنان مدرسه ای که به شیوه ی مدارس مدرن اداره میشد گامی مهم به شمار میآید، آن هم در روزگاری که جهل و فقر و بی سوادی و عدم امکانات بهداشتی و معیشتی و علمی بیداد می کرد با فقدان کتاب و معلم و از همه مهمتر عدم آگاهی مردم نسبت به ارزش و اهمیت علم و دانش این اقدام قابل تحسین و ستایش میباشد.